ردِ چند شبهۀ تجزیهطلبان
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۵۹۰۹۵
فرهاد قربانزاده در بخشی از ردِ چند شبهه که از سوی تجزیهطلبان مطرح میشود، میگوید: بر خلاف آنچه تجزیهطلبان میگویند، زبان رسمی ایران، از دورۀ رضاشاه فارسی نشده. بلکه از ۲۵۰۰ سال پیش و حتی پیش از آن، زبان رسمی ایران همواره زبان فارسی بوده است.
به گزارش ایران اکونومیست، این زبانشناس، فرهنگنویس و ویراستار در نشست «هویت، فرهنگ و زبان» که امروز توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات بهصورت مجازی برگزار شد، در سخنان خود با عنوان «حلقۀ پیونددهندۀ ایرانیان» برخی از شبهاتی را که از سوی تجزیهطلبان دربارۀ زبان فارسی مطرحشده را یادآور شد و گفت: فارسی از دوران رضاشاه به زبان رسمی ایران تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در ادامه با اشاره به دورههای سهگانۀ زبان فارسی بیان کرد: به طور معمول، وقتی میخواهند به زبان فارسی اشاره کنند، از دورۀ اسلامی اشاره میکنند اما اینطور نبوده که تمدن در ایران از دورۀ اسلامی آغاز شده باشد، مردم قبل از آن هم در این سرزمین بودهاند و سخن میگفتند. دورههای زبان فارسی را میتوان به سه دورۀ فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی نو تقسیم کنیم.
قربانزاده پس از اینکه توضیحاتی را دربارۀ این سه دوره و حضور زبان فارسی در آنها، به عنوان زبان رسمی - یا یکی از زبانهای رسمی کشور - ارائه کرد، گفت: همیشه زبان فارسی باستان، فارسی میانه و فارسی نو، زبان رسمی ایران بوده و حکومتها از این زبان استفاده میکردند. پس بر خلاف آنچه تجزیهطلبان میگویند، زبان رسمی ایران، از دورۀ رضاشاه فارسی نشده. بلکه از ۲۵۰۰ سال پیش و حتی پیش از آن، زبان رسمی ایران همواره زبان فارسی بوده است.
این فرهنگنویس همچنین بیان کرد: پانترکها و تجزیهطلبان معمولاً اصرار دارند بهنادرست بگویند از هزارههای گذشته، زبان مردم آذربایجان، زبان ترکی بوده. اصلاً اینطور نبوده. پس از اسلام و پیش از رواج ترکی در این منطقه، زبانی به کار میرفت که آذری کهن یا آذری باستان نامیده میشود. (آذری باستان شاید خیلی دقیق نباشد.) البته این آذری کهن هم از گویشهای زبان فارسی بوده. بهمرور از ترکی، فارسی و آذری زبانی پدید میآید که همان ترکی آذری امروز است که در آذربایجان رواج دارد. زبان ترکی آذری تا اواخر دورۀ صفویان بهمرور جای زبان آذری را گرفت.
او در ادامه با بیان اینکه امروز بهجاماندههای این زبان آذری را با عنوان زبان «تاتی» در آذربایجان میبینیم گفت: روستاهایی که زبان تاتی در آنها رواج دارد، روستاهای دورافتادۀ آذربایجان هستند؛ یعنی روستاهایی که به راههای ارتباطی دسترسی راحتی نداشتند، زبان آذربایجان را حفظ کردند. اما روستاهایی که رفتوآمدها در آنها زیاد بوده، زبانشان به ترکی تغییر پیدا کرده است.
فرهاد قربانزاده ابهام دوم تجزیهطلبان را نبود نام «کوروش» در متنهای کهن فارسی عنوان و بیان کرد: دراینباره باید به متنهای کهن فارسی مراجعه کنیم و ببینیم آیا نام «کوروش» بوده یا نه.
او همچنین گفت: نام سرمربی کنونی تیم ملی فوتبال ایران، «کارلوس کیروش» از همان کلمۀ «کوروش» است. این نام در کشورهای اروپایی با تلفظهای مختلف رایج است.
قربانزاده در ادامه از متنهای کهنی که نام «کوروش» در آنها آمده، نام برد و سپس دربارۀ ابهام سوم، «بیش از ۵۰درصد واژههای فارسی، عربی است» اظهار کرد: این دروغ محض است و ایراندوستان و فرهیختگان هم بدون آمار و سند این را گفتهاند.
او گفت که برای شمارش واژههای عربی رایج در فارسی با چند پرسش مواجهیم و با بیان این پرسشها به توضیحاتی که به رفع این ابهام میپردازد، پرداخت و اظهار کرد: در زبان فارسی امروز حداکثر ۳۳درصد واژهها عربی هستند. (توضیحاتی دراین زمینه پیشتر در قالب یادداشتی در ایران اکونومیست منتشر شده است)
فرهاد قربانزاده در پایان به این ابهام که گفته میشود واژۀ «ایران» نخستین بار در دورۀ رضاشاه به کار برده شده، پرداخت، در رد آن توضیحی ارائه کرد.
جواد رنجبر درخشیلر (شاهنامهپژوه)، میثم مهدیار (جامعهشناس) و نسرین منصوریفر (پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی) دیگر سخنرانان این برنامه بودند.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: زبان فارسی ، تجزیهطلب ، فرهاد قربانزاده
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: زبان فارسی تجزیه طلب زبان رسمی ایران تجزیه طلبان زبان فارسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۵۹۰۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنشهای انتخاباتی رادیکالها پس از عملیات تحریم!
جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخش اصلی از عاملیت و ترک فعلها بوده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش ازسرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
برخی اصلاح طلبان در اقدامی مزورانه در حالی در رسانه های خود از تبدیل شدن امید در ایران به امری مناقشه آمیز سخن به میان میآورند که بررسیها نشان میدهد ادعاهای آنان مبتنی بر پیمایش های دهه ۹۰ یعنی دولت مورد ائتلاف آنان میباشد.
آغاز این کنشها با توییت سعید حجاریان تئورسین اصلاحات درباره «امید» در سیاست و جامعه آغاز شده است، روزنامه آرمان امروز نوشته است:
سعید حجاریان، تئوریسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در توئیتی نوشت: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم. این فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشهای نمانده که بخواهد حفظ شود. حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم. پاسخ اینجانب: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
بررسیها در این رابطه بیانگر آن است که اصلاح طلبان با طرح این ادعا که ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، تاکید می کنند، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند.
اصلاح طلبان همچنین با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی معنادار به پیمایش امید در جامعه پرداخته و مینویسد:
امید در ایران به امری مناقشهآمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است، امید در ساختار اجتماعی باید تولید و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
شوربختانه در پیمایشهای متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (۱۳۹۵) که پنداشتهای مردم در حوزه مولفههای سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان میدهد که ۸۰درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشتهاند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشتهاند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافتههای امیدبخشی حاصل نشده است.
اصلاح طلبان با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
اصلاح طلبان در حالی مدعی پیمایش ها در خصوص شرایط ناامیدی در جامعه هستند که این پیمایش ها در بازه زمانی ۳ دهه گذشته به ویژه دهه ۹۰ بوده که از قضا جریان اصلاحات خود بخش مهمی از سیاستگذاری و روند اجرایی کشور هم در دولت اصلاحات و هم به انحای دیگر در دولت روحانی بر عهده داشته است.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که در یابیم جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخشی از این ساختار و شرایط مورد ادعای آنان در حقیقت بخشی از عاملیت و ترک فعل های آنان بوده است.
اصلاح طلبان همچنین بدون اشاره به کاستی ها و انتقادات وارده به دولت های مختلف در پیگیری برنامه های توسعه، معطل نگاه داشتن کشور به دلیل مذاکرات خارجی و ...بوده اند که حتی عالی ترین مقامات کشور نیز انتقاداتی به عدم پیشرفت در دهه ۹۰ مطرح کرده و نسبت به تعلل ها، کم عملی ها و بی عملی ها انتقاد کرده بودند. این در حالی است که این بخش از اصلاح طلبان تلاش دارند طی یک کنش سیاسی- رسانه ای اقدام به فاکتور کردن کم کاری ها به نام حاکمیت می باشند، هدف از این اقدام فضاسازی خاص برای حضور در عرصه انتخابات پس از تحریم آن است.